استراتژی محتوا چیست و چگونه استراتژی محتوا بنویسیم؟
- دسته بندی: سئو بازاریابی محتوا
- نویسنده: رضا رحمتی
- آخرین بروز رسانی: 3 سال پیش
استراتژی محتوا چیست؟
طبق گفته بزرگان حوزه بازاریابی محتوا، در ابتدا مقاله بایستی بگوییم که استراتژی محتوا تعریف کاملا دقیقی ندارد و هر شخص تعریف خودش را از استراتژی محتوا دارد که بنا به نیاز و استفاده خودش می تواند درست باشد. به نظرم تعریف سایت هاب اسپات درباره استراتژی محتوا خیلی بهتر است; به تعریف سایت هاب اسپات:
استراتژی محتوا برنامه ای است که در آن از محتوا (صوتی، بصری یا نوشتاری) برای دستیابی به اهداف تجاری خودمان استفاده می کنیم.
یک استراتژی محتوای موفق، مخاطبان هدف را در هر مرحله از قیف جذب می کند و حتی پس از خرید نیز آنها را درگیر می کند.
این تعریف را بهترین تعریف از استراتژی محتوا میدانم که خیلی شفاف و روان استراتژی محتوا را برای مخاطب شرح می دهد. استراتژی محتوا بایستی همسو با اهداف کسب و کار باشد و با استفاده از محتوا در محقق شدن اهداف کسب و کار کمک کند. در نظر داشتن اهداف کسب و کار در استراتژی محتوا یکی از موارد مهم است، موارد پر اهمیتی مانند در نظر گرفتن کانال های جذب کسب و کار، پرسونای مخاطبان، نقشه سفر مشتری، تقویم محتوایی، فرمت محتوا، تولید، انتشار و توزیع محتوا نیز بایستی در استراتژی محتوا لحاظ شود. در این مقاله تمام سعی خود را میکنم تا به روشنی گام های اصلی در ایجاد یک استراتژی محتوا را بازگو کنم. اگر علاقه مندید درباره استراتژی سئو سایت بیشتر بدانید با رضا رحمتی همراه باشید.
مثالی کوچک از استراتژی محتوا
اگر هنوز هم با مفهوم استراتژی محتوا آشنا نشده اید با یک مثال شما را با این مفهوم آشنا میکنم. فرض کنید شما یک سایت در زمینه مهاجرت دارید و به طبع رقیبانی نیز دارید که در کلمات کلیدی رقابتی بالاتر از شما هستند. برای اینکه بخواهید با آنها رقابت کنید بی شک نمی توانید از روز اول در رتبه بندی گوگل بالای آنها قرار بگیرید. خوب در اینجا استراتژی محتوا می تواند به شما کمک می کند. مطالبی که در ادامه به شما می گویم مثالی کوچک از استراتژی محتوای یک سایت تازه کار در زمینه مهاجرت است.
گام اول - ابتدا به بررسی رقبای خودتان می پردازید و صفحاتی که رقیبان در کلمات کلیدی رتبه گرفته اند را پیدا می کنید. سپس شروع به بررسی محتوا سایت های رقیب می کنید.
گام دوم - در بررسی متوجه این می شوید که طول محتوای رقیبان شما به طور میانگین 1300 کلمه است. شما محتوای بالای 1500 کلمه می نویسید. اگر محتوای سایت رقیب ویدیو ندارد شما یک ویدیو حرفه ای و بهتر برای مقاله تان قرار می دهید.
گام سوم - در بررسی های بعدی متوجه می شوید محتوای برخی از رقیبان شما بروز نیست، در هر ماه مقاله های سایتتان را بروز رسانی می کنید. به این ترتیب سعی میکنید بین رقبایتان نفوذ کنید.
گام چهارم - در این قدم نیاز به توزیع محتوا دارید. بایستی از کانال های مختلف محتوا خودتان را به کاربران هدفتان برسانید. از مقاله هایی که در سایت قرار داده اید میتوانید در شبکه های اجتماعی استفاده کنید. مثالا مقاله های بلند را می توانید ویدیو بسازید و در یوتیوب و آپارات منتشر کنید و مقاله های کوتاه را در اینستا و لینکدین منتشر کنید.
این می تواند خلاصه ای از یک استراتژی محتوایی ساده و کوچک باشد که برای یک کسب و کار کوچک مناسب خواهد بود. برخی کسب و کارهای کوچک می توانند استراتژی محتوایی ذهنی برای خودشان داشته باشند حتی نیاز به استراتژی تدوین شده ندارند. البته اگر خط و مشی کار تدوین شده و روبه روی هر فرد باشد بسیار بهتر عمل خواهد کرد.
ارکان استراتژی محتوا
در این جا می خواهم کمی درباره ارکان مهم استراتژی محتوا بگویم بعد از آن قدمهای اصلی در ایجاد یک استراتژی محتوا را مرور کنیم. از مهم ترین کانال های جذب در استراتژی محتوا SEO است به این دلیل که میتوانید نحوه جستجوی مخاطبان خود را شناسایی کنید و محتوایی را که ایجاد کنید که مخاطبانتان آن را بیشتر بپسندند. هرچه مخاطب خود را بیشتر بشناسید بهتر و سریع تر به اهداف خود نزدیک می شوید و این فرصت را دارید که نیاز مخاطباتان را برطرف کنید.
شناخت بهتر مخاطب و تولید محتوا با توجه به نیاز مخاطب میزان Engagement و اشتراک گذاری را افزایش می دهد همچنین می تواند تجربه کاربری خوبی برای مخاطب ایجاد کند. ایجاد تجربه کاربری خوب باعث میشود کاربر تبدیل به مشتری وفادار شود.
نکته بسیار مهم: استراتژی محتوا با تقویم محتوا متفاوت است، تقویم محتوایی می تواند در دل استراتژی باشد اما به تنهایی نمی تواند به جای استراتژی محتوا مورد استفاده قرار بگیرد. می توان اینطور گفت استراتژی محتوا بدون تقویم محتوایی ناقص خواهد بود. در مقاله های آتی در رابطه با تقویم محتوایی نیز صحبت خواهیم کرد.
سوالات مهم قبل از تدوین استراتژی محتوا
قبل از اینکه بخواهیم به تدوین استراتژی محتوا بپردازیم بایستی به چندین سوال پاسخ دهیم، پاسخ به این سوالات به ما کمک می کنید تا بتوانیم بهتر مخاطب و نیاز های آنها را بشناسیم و در آن دقیق شویم. شاید از لحاظ ذهنی ما بدانیم که مخاطب ما چه نیاز هایی دارد و چه محتواهایی را می خواهیم به مخاطب ارائه کنیم، اما زمانی که این موارد را یادداشت می کنیم و دائما جلوی چشمانمان قرار می دهیم، کمتر از خط قرمز و اهداف فاصله می گیریم. خب به سراغ سوالات برویم.
1. چه کسی یا چه کسانی محتوای شما را می خوانند؟
مخاطب هدف شما چه کسانی هستند؟ برای چند مخاطب محتوا تولید می کنید؟
همانطور که کسب و کار شما ممکن است بیش از یک نوع مشتری داشته باشد، استراتژی محتوای شما می تواند بیش از یک نوع کاربر را تامین کند.
استفاده از انواع محتوا و کانالها به شما کمک میکند محتوایی را ارائه دهید که برای هر شخص طراحی شده است. به طور مثال من محتوای اسلایدی در اینستاگرام را به محتوا ویدیو ای ترجیح می دهیم و نرخر تعامل من در پست های اسلاید بسیار بالاتر است.
یا در زمینه برنامه نویسی، ترجیح می دهم ویدیو در یوتیوب ببینم تا اینکه بخواهم مقاله متنی یا PDF بخوانم. برای موفقیت در استراتژی محتوا نیازمند شناخت بیشتر مخاطب هستید. در صورتی که پاسخ دقیقی برای این پرسش ندارید می توانید از طریق A/B تست کردن محتوا و کانال های مختلف پاسخ به این سوالات را بدست بیاورید.
2. چه نیاز یا مشکلی از مخاطبان خود را حل خواهید کرد؟
در حالت ایده آل، محصول یا سرویس شما مشکلی که می دانید مخاطبان شما دارند را حل می کند. به همین ترتیب، محتوای شما با شروع به شناسایی و رسیدگی به آن مشکل مخاطبانتان را آموزش می دهد.
یک استراتژی محتوای سالم، از افراد هر دو طرف محصول، پشتیبانی می کند: کسانی که هنوز در حال کشف چالش های اصلی خود هستند و کسانی که از طریق استفاده از محصول شما به این چالش ها غلبه کرده اند. پس در استراتژی محتوا هم از مشتریان و هم از کسانی که به دنبال محصول یا سرویس هستند بایستی پشتیبانی کرد.
محتوای شما راه حل(هایی) را که ارائه می کنید تقویت می کند و به شما کمک می کند تا اعتبار خود را نزد مخاطبان هدف خود بسازید.
3. چه چیزی شما را منحصر به فرد می کند؟
رقبای شما احتمالاً محصولی مشابه محصول شما دارند، مشتریان بالقوه شما باید بدانند که چه چیزی محصول شما را ا باقی محصولات متمایز می کند - یا حداقل، متفاوت است.
شاید دارایی اصلی شما این باشد که شرکت شما سال ها تاسیس شده است. یا شاید صدای برند منحصر به فردی دارید که شما را از رقبای خود متمایز می کند.
برای اثبات اینکه چرا ارزش خرید را دارید، باید ثابت کنید که چرا ارزش شنیدن را دارید. هنگامی که متوجه شدید، آن پیام را در محتوای خود نفوذ کنید.
4. فرمت محتوایی شما چه خواهد بود؟
برای اینکه بفهمید روی چه فرمت هایی تمرکز کنید، باید بدانید که مخاطبان شما در کجاها بیشتر حضور دارند. اگر مخاطب شما در یوتیوب یا شبکه های اجتماعی حضور دارند باید متناسب با آن فضاها محتوای خود را ایجاد کنید.
ممکن است وسوسه شوید پادکست راه اندازی کنید (زیرا در چند سال اخیر بسیار رشد کرده است) یا یک کانال YouTube راه اندازی کنید، قبل از هر اقدامی، ببینید مخاطبان شما کجا حضور دارد سپس اقدام به تولید محتوا متناسب با آن فضا کنید.
در غیر این صورت، ممکن است وقت خود را برای تولید محتوایی تلف کنید که یا به مخاطب شما نرسد یا توجه آنها را جلب کند.
هنگامی که بهترین فرمت ها را شناسایی کردید، شروع به ایجاد بودجه برای ارزیابی منابعی کنید که می توانید برای اجرای این استراتژی اختصاص دهید.
5. محتوای خود را در چه کانال هایی منتشر خواهید کرد؟
همانطور که می توانید محتوا را در قالب های مختلف ایجاد کنید، کانال های مختلفی نیز خواهید داشت که می توانید در آنها محتوا منتشر کنید، از وب سایت خود گرفته تا شبکه های اجتماعی.
این باز هم نشان دهنده محل زندگی مخاطبان شما خواهد بود. اگر مخاطبان شما محتوای ویدیویی طولانی را ترجیح می دهند، می توانید محتوای خود را در YouTube منتشر کنید. اگر مخاطب جوانتری دارید که محتوای سریع را دوست دارد، میتوانید TikTok و Instagram را انتخاب کنید.
6. چگونه تولید و انتشار محتوا را مدیریت خواهید کرد؟
فهمیدن اینکه چگونه میتوانید محتوای خود را ایجاد و منتشر کنید می تواند یک کار دلهره آور باشد.
قبل از انجام هر کاری، بهتر است سه مورد زیر را بدانید:
- چه کسی قرار است چه محتوایی را خلق می کند.
- قرار است محتوا در کجا منتشر شود.
- زمانی که منتشر شد چه کارهایی باید انجام شود.
دانستن موارد بالا در یک تیم کوچک، ممکن است آسان باشد زیرا ممکن است شما تنها تصمیم گیرنده باشید. همانطور که شرکت شما رشد می کند، ممکن است لازم باشد با چندین تیم محتوا همکاری کنید تا یک فرآیند موثر را کشف کنید.
استراتژی های محتوایی امروزی با مدیریت محتوا از درهم ریختگی جلوگیری می کند. از آن مهم تر، هنگام برنامه ریزی یک تقویم محتوایی، به راحتی می توانید پیام شرکت خود را تجسم کنید و در طول زمان خود را به عنوان یک مرجع در بازار خود مطرح کنید.
بخش های مهم استراتژی محتوا
در پروژه هایی که انجام داده ام مهم ترین بخش های استراتژی محتوا را موارد زیر میدانم. البته که من به طور تخصصی در فیلد استراتژیست محتوا فعالیت نمیکنم شاید از نظر شخصی که به طور تخصصی استراتژیست محتوا باشد بخش های بیشتری برای یک استراتژی محتوا نیاز باشد. من در این مقاله تجربیات و دانسته های خودم را با شما به اشتراک می گذارم در صورتی که کم و کاستی دارد بر من ببخشید :) به این نکته توجه کنید که کاملا تجربی با شما صحبت خواهم کرد و تماماً تجربیات ام را به شما انتقال خواهم داد.
-
مشخص کردن اهداف شرکت
اولین گام مشخص کردن اهداف شرکت است، اگر در شرکت بزرگی هستید بایستی با مدیر یا مدیران ارشد هر بخش جلسه داشته باشید تا از اهداف تعیین شده مطلع شوید. یک استراتژی محتوای جامع بایستی به همه بخش ها برای رسیدن به اهداف تعیین شده کمک کند.
مثال: مدیری از شما می خواهد فقط ترافیک ارگانیک سایت را بالا ببرید و در هر فصل یک میلیون به ترافیک ارگانیک اضافه کنید. اینکه چه کلمه ای رتبه یک را دارد فرقی ندارد فقط ترافیک بالا مدنظر است. در اینجا باید استراتژی محتوا را به گونه ای تدوین کنید تا ترافیک ارگانیک رشد کند تا به تارگت های تعیین شده دست پیدا کنید. -
هدفگذاری
پس از اینکه اهداف کسب و کار را دانستید حالا باید هدفگذاری کنید. هدفگذاری بایستی به درستی و اصولی صورت بگیرد، در صورتی که نتوانید هدف را با توجه به داشته ها و توانایی های تیم یا شرکت تعیین کنید ممکن است زحمات شما دیده نشد و مسیر اشتباه را طی کنید. اهداف را به صورت کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تعیین کنید. در مثال بعدی این مورد را کامل توضیح میدهم. برای توضیح واضح تر این بخش از مثال قبلی استفاده می کنم. در مثال قبلی گفتیم که مدیر شرکت از شما می خواهد ترافیک ارگانیک را بالا ببرید و در هر فصل یک میلیون به ترافیک ارگانیک سایت اضافه کنید. اگر سایتی داشته باشید که تازه شروع به کار کرده و هیچ محتوایی ندارد تحقق این هدف دور از ذهن می باشد، چون ورودی ارگانیک به سئو سایت بستگی دارد پس بایستی تارگت و هدف را واقعبینانه انتخاب کنید. در اینجا می توان هدف کوتاه مدت را انتشار روزانه 5 مقاله تعیین کرد، هدف میان مدت را رسیدن به ورودی 1 میلیون در 6 ماه تعیین کرد و در 6 ماهه دوم رسیدن به ترافیک 2 میلیون تعیین کرد. پس از یک سال می توان در هر فصل چند میلیون ترافیک داشت. -
تعیین خط قرمزهای محتوایی
همه کسب و کارها خط قرمز هایی برای خودشان دارند، برخی از خط قرمز ها از سوی خودشان تعیین می شود و برخی نیز از سود نهاد های ذیربط یا دولت تعیین می شود. بایستی قبل از هر اقدامی این خط قرمز ها را بدانید تا درستی و جامعیت استراتژی محتوا تدوین شده خدشه دار نشود.
به طور مثال سایت های موسیقی نمی توانند آهنگ های غیر مجاز و موزیک ویدیو های غیر مجاز منتشر کنند. در صورت انتشار ممکن است دچار مشکل و فیلتر شوند. دانستن این خط قرمز ها کار سختی نیست، برای این کار می توانید با مدیرتان جلسه داشته باشید تا همه آنها را به شما بگوید. -
مدیریت و میزان بودجه جهت تولید محتوا
از عوامل مهم در بودجه، میزان کاری که باید در زمینه محتوا انجام شود و شدت رقابتی بودن آن حوزه دارد. اگر بخواهید در زمینه تور و گردشگری رقابت کنید با توجه رقیبانی که دارید، محتوا بسیاری مورد نیاز است تا بتوانید در بین رقبایتان نفوذ کنید علاوه بر این باید در شبکه های اجتماعی حضور داشته باشید و تولید محتوا خوبی نیز داشته باشید. همه اینها نیازمند محتواست و برای پوشش دادن همه این بخش ها نیازمند یک تیم محتوا هستید. سنجش دقیق بودجه را نمی توان به صورت یک فرمول بیان کرد، این کار نیازمند تجربه است.
مدیریت بودجه بخش مهم در استراتژی محتوا است، در شروع کار بهتر است از نیرو های دورکار استفاده کنید تا در هزینه ها مدیریت بیشتری داشته باشید. در گام نخست و برای شروع کار از تولید محتوا های گران مثلا ساخت ویدیو صرف نظر کنید. بیشتر به ایجاد محتوای متنی و تصویری بپردازید تا بازخورد درست را از مخاطب بگیرید. -
شناخت مخاطب
مهم ترین اقدام قبل از تولید و توزیع محتوا شناخت درست مخاطب و نیاز های آن است. در صورتی که پرسونای مخاطب خود را ندانید مسیرتان را بیهوده رفته اید. قبل از اینکه بخواهید تولید محتوا داشته باشید باید نیاز مخاطب را بدانید شناخت کامل به نیاز مخاطب داشته باشید سپس برای رفع آن اقدام کنید. شناخت دقیق مخاطب به شما کمک میکند تا بفهمید مخاطب هدف شما در کجاها حضور بیشتری دارد. مثلا اگر محصولات ورزشی تولید میکنید قطعا سایت ها و صفحات ورزشی مکانی است تا محتوای خود را در آنجا نمایش (بخوانید توزیع کنید) بدهید.یکی از بهترین راه های شناخت مخاطب نگاه دقیق به موضوعیت کسب و کار است، هر کسب و کاری علاقهمندان خاص خودش را دارد و اکثر آنها علایق و فصل مشترکی دارند. یعنی کسانی که نتایج فوتیال را دنبال میکنند به رشته های ورزشی دیگری مثل فوتسال هم علاقه خواهند داشت. با این روش ها میتوان به شناخت بیشتر و بهتر مخاطب دست یافت.
-
شناخت نیازهای مخاطب
یکی از راه های شناخت نیاز مخاطب تحلیل داده ها است، به طور مثال می توانید با تحقیق کلمات کلیدی ( در گام های بعدی به مبحث تحقیق کلمات کلیدی خواهیم پرداخت ) است. محتوایی که تولید می شود فارغ از هر فرمتی بایستی نیازی از مخاطب را رفع کند والا کاملا بلا استفاده خواهد بود. از دیگر راه های شناخت نیاز مخاطب نظر سنجی و پرسش از کاربران است، صحبت با کاربران می تواند زوایای مختلفی از کار را برای شما نمایان سازد.
یکی از راههایی که به شخصه از آن در شناخت نیاز مخاطب استفاده میکنم تحقیق گسترده در کامنت های سایت های رقیب و پربازدید است. ( سایت مورد بررسی بایستی از نظر موضوع با سایت خودمان یکی باشد ) به طور مثال در سایتی با موضوع بدنسازی مشاهده کردم کاربری در مورد بدنسازی نوجوانان سوالی پرسید من با دیدن این کامنت اقدام به تولید محتوا در این مورد کردم و نتیجه باورنکردنی گرفتم. روزانه بالای ۱۰۰ نفر با جستجو مشتقات عبارت بدنسازی نوجوانان وارد شدند و آن مقاله در عرض ۶ ماه بیش از ۵۰۰ کامنت گرفت. تمام اینها با بررسی کامنت های سایت رقیب انجام شد. برای شناخت نیاز مخاطب از هر طریقی میتوان اقدام کرد فقط باید خلاقانه تر فکر کنید و تمام توان خود را در جهت شناخت مخاطب به کار بگیرید. -
توزیع محتوا در کانال های مختلف
پس از انتشار محتوا در رسانه های خود به مرحله توزیع محتوا می رسیم. باید بدانید که تمام مخاطبان شما از یک رسانه برای اطلاع یافتن از خدماتی شما استفاده نخواهند کرد، برخی علاقه دارند برای دستیابی به خدمات به جستجو در گوگل بپردازند برخی نیز ترجیح می دهند که در شبکه های اجتماعی خدماتی دریافت کنند. در ایران اکثر افراد را دیده ام از سایت های آگهی برای دریافت خدمات ارزان و خرید کالا استفاده می کنند، شاید خدمات شما به نوعی باشد که بتوانید از سایت های آگهی برای توزیع محتوا استفاده کنید. ممکن است کسب و کار شما در حوزه غذا و رستوران باشد، می توانید برای توزیع محتوا از استارت آپ های این حوزه مثل اسنپ فود و ... استفاده کنید تا هم برند شما شناخته شود و هم مشتریان خود را بدست بیاورید.
همه ما انتشار محتوا در شبکه های اجتماعی را می دانیم اما من میخواهم رویکرد متفاوتی از توزیع محتوا را به شما بگویم و دید شما را در این باره بازتر کنم تا بدانید فقط شبکه های اجتماعی برای توزیع محتوا نیستند بلکه تمام رسانه ها به نوعی برای توزیع محتوا می توانند به کار ما بیایند.
برای موفقیت حداکثری در توزیع محتوا باید به این نکته توجه کنید که محتوای شما می بایست متناسب با رسانه ای باشد که در آن فعالیت می کنید. یعنی اگر می خواهید در یوتیوب کاربران بیشتری را جذب کنید باید ویدیو های بیش از ۵ دقیقه تولید کنید و همچنین از لحاظ کیفیت و ارائه محتوا نیز از سایر رقبایتان بهتر باشد. توجه به این اصل که در هر پلتفرم محتوای خاص خودش را انتشار بدهیم، مهم ترین اصل توزیع محتوا است. زیرا هر پلتفرمی کاربرانی از جنس خودش را دارد. -
تدوین تقویم محتوایی
تقویم محتوایی به کارهایتان نظم می بخشد و باعث می شود از چند روز یا چند هفته قبل بدانید که در فلان تاریخ چه محتوایی را در چه رسانهای می بایست منتشر کنید. این نکته را بدانید که تقویم محتوایی استراتژی محتوا نیست ولی حزء مهمی از استراتژی است.
در تقویم محتوایی مناسبت هایی که برای کسب و کار شما مهم است را استخراج کنید و رسانه هایی که باید در آن روز بروز رسانی شود را انتخاب کنید. تولید محتوا باید حداقل یک الی دو هفته از انتشار محتوا جلوتر باشد تا اگر در برهه زمانی نتوانستید تولید محتوا کنید از زمانبدی عقب نمانید.
البته بحث تقویم محتوایی طولانی است، برای ساخت تقویم محتوایی به جزئیات بسیاری باید دقت کنید، در مقاله دیگری در این باره به طور کامل صحبت میکنیم. مقاله بعدی را راجع به تقویم محتوایی خواهم نوشت و شما را گام به گام تا ساخت یک تقویم محتوایی جامع راهنمایی خواهم کرد. -
تحلیل رقبا
وقتی می خواهید در بازاری وارد رقابت شوید لازم است از نقاط ضعف و قوت تمام رقیبان خود مطلع شوید. محتوای صفحات و شبکه های اجتماعی رقبایتان را بررس کنید و محتوای بهتری نسب به رقبا ارائه کنید. بسته به محتوایی که رقیبان شما ارائه میدهند محتوای شما هم متفاوت خواهد بود. سعی کنید همیشه به نقاط ضعف رقیبانتان ضربه بزنید. اگر رقیب شما در کلمه ای رتبه اول را دارد، محتوای آن را بررسی کنید و محتوای جامع تری نسبت به آن ارائه کنید، اگر تصاویر خوبی ندارد تصاویر بهتر، باکیفیت تر و سبک تری در مقاله تان قرار بدهید، اگر ویدیو ندارد ویدیو قرار بدهید.برای تحلیل رقبا پیشنهاد می کنم چک لیستی که آماده کرده ام را مطالعه کنید و طبق آن پیش بروید. از این چک لیست می توانید برای پروژه های خود بهره ببرید و اگر موارد دیگری هم به نظرتان نیاز به تحلیل داشت به چک لیست اضافه کنید.
مورد بعدی کار روی کلماتی است که رقیبان روی آنها فعالیتی نداشته اند، فرض کنید هیچ کدام از رقبای شما روی کلمه کلیدی X محتوایی نداشته اند، به راحتی می توانید با ارائه محتوایی کامل در آن کلمه به صفحه اول بیایید و کم کم در بین رقبا نفوذ کنید. توضیحات قبلی یک مثال ساده از تحلیل رقبا و تدوین استراتزی برای دستیابی به صفحه اول است اما در کلمه کلیدی های رقابتی، استراتژی پیچیده تر از این خواهد شد. -
تحلیل خود و اقدامات انجام شده
مهم است که پس از تحلیل رقبا خودمان و داشته هایمان را تحلیل کنیم، برای تحلیل خود می توانید از چک لیست زیر استفاده کنید.
1- چه اقداماتی روی سایت انجام شده و از کدام یک نتیجه بهتری گرفته ایم؟
2- در چه مواردی نداشتن برنامه یا استراتژی منجر به شکست شده است؟
3- چقدر محتوا در سایتتان منتشر کرده ایم و کدام یک نیاز به بروز رسانی دارد؟
4- کدام یک از محتوا های منتشر شده در شبکه های اجتماعی بیشترین بازخورد را داشته است؟
5- نسبت محتوای تولید شده به میزان ورودی ارگانیک چقدر است؟ اگر محتوای زیادی تولید می کنید ولی ورودی پایینی دارید باید روی سئو و غنای محتوایی بررسی داشتته باشید.
و ...
باز هم سعی میکنم :)) چک لیستی برای تحلیل این بخش آماده کنم تا برای پروژه های خود از آن بهره بگیرید. -
تحقیق کلمات کلیدی
همه ما می خواهیم به مشتری یا کاربر هدفمان نزدیک تر شویم و تمام تلاش های بازاریابی برای تحقق این هدف است. برای تحقق این هدف روش های مختلفی در دسترس است، یکی از بهترین و ساده ترین این روش ها تحقیق کلمات کلیدی است. تحقیق کلمات کلیدی یکی از بخش مهم SEO به شمار می رود. قبل شروع تولید محتوا بهتر است بدانید کاربران هدف شما به چه عبارت هایی به دنبال خدمات شما می گردند. ابزار های زیادی مانند KWFinder و Keywordtool برای تحقیق کلمات کلیدی مورد استفاده قرار می گیرند. اگر اکانت Adwords دارید از بخش Google Keyword Planner برای یافتن کلمه کلیدی ها استفاده کنید. بنا به تجربه ام در این سال های پیشنهاد می کنم از گوگل و Autocomplete گوگل برای تحقیقات کلمات کلیدی استفاده کنید. همچنین از LSI ها یا Related searches های انتهایی SERP برای این کار استفاده کنید. زیرا هیچ ابزاری بهتر از گوگل نمی تواند در یافتن کلمه کلیدی های درست کمک کند.اگر راجع به تحقیق کلمات کلیدی دانشی ندارید پیشنهاد می کنم در " دوره جامع کلمه کلیدی رو پیدا کن " شرکت کنید. برای پیش ثبت نام (بدون هزینه) در این دوره می توانید با شماره 09361036469 تماس بگیرید و یا برای ارسال پیام در واتس اپ روی لینک https://wa.me/989361036469 کلیک کنید.
-
ایدههای محتوایی
قبل از اینکه بخواهیم محتوا را منتشر کنیم باید محتوای قفل دار (Gated Content) و محتوای بدون قفل (Ungated Content) را مشخص کنیم. به محتوا هایی که برای مشاهده یا دریافت آن نیاز است که کاربر فرمی را پر کنید یا اطلاعات تماس خود مثل ایمیل یا شماره تلفن را بدهد Gated Content میگویند، اکثر ما با این نوع محتوا ها آشنا هستیم و در سایت های مختلف Gated Content های مختلفی را مشاهده کرده ایم معمولا بهترین محتوا ها که کاربردی تر هستند را به عنوان Gated Content استفاده میکنیم. اگر پکیج آموزشی دارید می توانید به ازای دریافت ایمیل یا شماره تماس کاربر فصل اول پکیج آموزشی را برای آنها ارسال کنید. یا فرض می کنیم سایتی در حوزه گردشگری دارید می توانید با درست کردن کتابچه ای برای سفر به دور ایران ( محتوایی که در هیچ سایتی نیست ) به شرط گرفتن اطلاعات تماس کاربر ( مثل ایمیل یا شماره تلفن ) کتابچه را به آنها بدهید.
Gated Content باید ارزش دادن اطلاعات توسط کاربر را داشته باشد، تعیین یک پست وبلاگی ساده به عنوان محتوا قفل دارد کار اشتباهی است. پیشنهاد می کنم برای تشخیص بهتر Gated Content پیشنهاد میکنم از فلوچارت هاب اسپات را مشاهده کنید.
-
SEO
از نظر من که عاشق سئو هستم، این بخش تاثیر به سزایی در موفقیت کار دارد. زمانی که SEO سایت خوب باشد و توانسته باشید از گوگل ورودی بالایی را بگیرید می توانید این ورودی را به سایر کانال های جذب نیز انتقال دهید. سایتی را تصور کنید که روزانه بالای 50 هزار ورودی دارد این سایت می توانید ورودی ها را تشویق به Follow کردن صفحات اجتماعی خود کنید و در این حالت اعتبار خود را در بین سایر کاربران افزایش دهد.
در استراتژی محتوا صفحاتی که از اهمیت بالایی برخوردار هستتند و به نوعی جزء لندینگ های اصلی ما هستند را باید مشخص کنید تا در زمان کلاستر کردن محتوا به لندینگ های اصلی با کلمه کلیدی های هدف لینک بدهیم. همچنین لندینگ های اصلی
نکته بسیار مهم: رتبه گرفتن و رشد ترافیک ارگانیک ( ورودی از گوگل ) زمان بر است و در استراتژی محتوا جزء برنامه میان مدت قرار می گیرد.
برای اینکه در SEO نتیجه بگیرید باید از یک کارشناس سئو کمک بگیرید، شناخت نیاز ها و تحقیق کلمات کلیدی به همراه تولید محتوا باتوجه به نیاز و خروجی تحقیق کلمات کلیدی به شما کمک میکند تا بتوانید نتایج خوبی در زمینه SEO سایت بگیرید. البته این همهی فرآیند SEO نیست، SEO استراتژی خاص خودش را دارد که می بایست در مسیر اهداف شرکت باشد. در مقاله های آتی در مورد آن به طور کامل توضیح خواهم داد. -
مسیر سفر مشتری
سفر مشتری خیلی خیلی مهم است، شاید خیلی از افراد آن را نادیده بگیرند اما باید گفت اینکه مشتری شما از شبکه های اجتماعی شما را پیدا کرده یا از طریق موتور های جستجو، بسیار متفاوت است. زمانی که مشتری کلمه ای را سرچ میکند بحث بازاریابی درونگرا مطرح میشود، در بازارایابی درونگرا مسئله تبدیل کاربر متفاوت است.
در واقع یک نیازی در کاربر ایجاد شده تا سراغ جستجو در گوگل رفته است اما کسی که از شبکه اجتماعی شما را پیدا کرده ممکن است نیازی برایش ایجاد نشده باشید پس باید نقشه سفر مشتری به دقت بازبینی و چندین بار تست شود تا در صورت مشکل سریعا اصلاح شود. در مثال های استراتژی محتوا مسیر سفر مشتری را نیز بررسی می کنیم. -
فرمت های محتوایی
فرمت های محتوایی بنا به اهداف شما در استراتژی محتوا متغییر خواهد بود. در صورتی که بخواهید محتوا را در اینستاگرام منتشر کنید می بایست از ویدیو های کوتاه بهره ببرید، ویدیوهای کوتاه اما پر محتوا. اگر بخواهید فعالیت موثرتری در یوتیوب داشته باشید می بایست ویدیو بلند منتشر کنید تا بتوانید بازدید و subscribe بیشتری را به دست بیاورید. بسته به پلتفرمی که می خواهید در آن فعالیت داشته باشید جنس محتوا فرق خواهد کرد، توجه به تمام این نکات رمز موفقیت استراتژی است.
می خواهم تجربه ای را به شما بگویم، اگر می خواهید در همه پلتفرم ها فعالیت خوب و موثری داشته باشید در اولین قدم محتوای متنی را تقویت کنید و متناسب با نیاز کاربران محتوای متنی را ایجاد کنید. پس از نگارش محتوای متنی آن را تبدیل به انواع فرمت های محتوایی کنید. 90% محتواهای متنی که نگارش می شوند، این قابلیت را دارند که به فرمت های محتوایی دیگر تبدیل شوند. با بیان یک تجربه کاری سیکل تبدیل شدن محتوای متنی به سایر فرمت های محتوایی را توضیح می دهم. در مجموعه ای که سرپرست تیم دیجیتال مارکتینگ بودم، محتوای متنی تولید شده را با کمی خلاصه سازی به گرافیست ارجاع میدادیم سپس با تبدیل همان متن به سناریو ویدیوای تبدیل به یک ویدیو حرفه ای جهت انتشار در اینستاگرام و یوتیوب میکردیم. پیشنهاد من به شما این است که ابتدا محتوای متنی را تقویت کنید تا بتوانید در سایر فرمت های محتوایی نیز به موفقیت دست پیدا کنید.
مثال هایی از استراتژی بازاریابی محتوا
برای درک اینکه استراتژی محتوا چیست، چند نمونه از استراتژی های محتوای واقعی را بر اساس چند هدف مختلف تجاری بررسی می کنیم.
استراتژی محتوا Evernote
Evernote یک برنامه یادداشت برداری است، که یک استراتژی محتوای مبتنی بر SEO را برای جذب مشتریان بالقوه جدید به وب سایت خود ایجاد کرد.
وبلاگ Evernote اطلاعات خوبی در مورد بهره وری ارائه می دهد. در این وبلاگ پستی با عنوان چگونه در شرایط سخت منضبط بمانیم؟ ، باعث شد من با صدای بلند بخندم - و من را تشویق کرد تا یک خودکار بردارم و برخی از نکاتی را که بیشتر دوست داشتم بنویسم.
اما چرا شرکتی که یک اپلیکیشن یادداشت برداری می فروشد در مورد نظم و انضباط می نویسد؟
چون وقتی «چگونه منضبط بمانیم» را در گوگل جستجو کردم، وبسایت آنها را پیدا کردم.
افرادی که علاقه مند به خواندن محتوای مرتبط با بهره وری هستند، احتمالاً همان افرادی هستند که علاقه مند به دانلود محصول یادداشت برداری Evernote هستند.
برعکس، اگر تیم بازاریابی Evernote صرفاً برای افزایش ترافیک محتوا ایجاد میکند - مانند «10 آهنگ برتر بیانسه» - اصلاً یک استراتژی محتوا در نظر گرفته نمیشود ، بلکه صرفا محتوا بود.
یک استراتژی باید محتوا را با اهداف تجاری کسب و کار هماهنگ کند. استراتژی محتوا Evernote (پستهای وبلاگ در مورد بهرهوری) هدف کسبوکار که جذب سرنخها است را (افراد علاقهمند به یادداشتبرداری) هماهنگ می کند. کسانی که علاقهمند هستند که در مورد بهرهوری مطالعه کنند را به سایت چذب میکند سپس به کسانی که نیازمند یادداشت برداری برای کارهای خود هستند، محصول Evernote را پیشنهاد میدهد.
استراتژی محتوا Wistia
بیایید به مثال دیگری نگاهی بیندازیم تا ببینیم چگونه یک استراتژی محتوای خوب می تواند به کسب و کارها در زمینه فروش کمک کند.
سناریوی زیر را در نظر بگیرید: مشتری با یک نماینده فروش در Wistia تماس می گیرد و سوالات مربوط به سرویس میزبانی ویدیو Wistia را می پرسد. همانطور که نماینده فروش Wistia با مشتری صحبت می کند، متوجه می شود که مشتری قبلا از چند ابزار دیگر برای تبدیل سرنخ ها به فروش استفاده می کند، از جمله Intercom. بینگو.
پس از پایان تماس، نماینده فروش یک ایمیل تکمیلی همراه با یک پست وبلاگ در مورد ادغام Wistia با Intercom برای مشتری ارسال میکند که به کاربران اینترکام امکان میدهد پیامها را به مشتریان احتمالی بر اساس دادههای تماشای ویدیویی که از طریق Wistia جمعآوری میکنند شخصیسازی کنند.
این یک مثال بارز از نحوه استفاده از استراتژی محتوا به عنوان ابزار فعال سازی فروش است. البته اینجا نقشه سفر مشتری نیز اهمیت به سزایی دارد. نقشه سفر مشتری برای نماینده فروش Wistia از قبل تعریف شده است، یعنی نماینده فروش می داند زمانی مشتری تماس گرفت و اطلاعاتی در خصوص تجربیات خود ارائه داد، اکنون چه ایمیلی برای مشتری ارسال شود تا نرخ تبدیل افزایش پیدا کند.
در ظاهر، ممکن است عجیب به نظر برسد که Wistia محتوای اختصاصی در رابطه با ابزار کسب و کار دیگری دارد . با این حال، این محتوا یک منبع عالی برای تیم فروش Wistia است، بهویژه زمانی که مشتریان بالقوه نگران این هستند که چگونه محصول Wistia میتواند با نرمافزار یا فرآیندهای موجود خود یکپارچه شود.
اکنون که چند نمونه از استراتژیهای محتوا را بررسی کردهایم، بیایید انواع داراییهای بازاریابی محتوا را که میتوانید توسعه دهید، بررسی کنیم.
سخن پایانی
همانطور که در بخش های این مقاله بیان کردم من تجربیات ام را در این زمینه با شما به اشتراک قرار دادم ممکن است بعضی از بخش های خیلی کامل و جامع نبوده باشد اما سعی کردم با استفاده از منابع مختلف بخش های مختلف مقاله را کامل کنم امیدوارم در تحقق این امر موفق بوده باشم. سعی میکنم در فرصت های بعدی به صورت تصویری به استراتژی محتوا بپردازم.
برای نوشتن این مقاله از منابع زیر استفاده کرده ام.
https://blog.hubspot.com/marketing/content-marketing-plan
۰ کامنت
سوال یا نظر خود را ارسال کنید